خب دوستان عزیز و گل در پیرو نقد سریال هایی که در این وب قرار داده میشود قرار قسمت جدیدی را به وب مون اضافه کردیم به نام نقد شخصیت !

در این پست ها قراردرباره  شخصیت های سریال های کره ای و نکات مثبت ومنفی ، افکار ها ، اعتقاد ها و. اون شخصیت ها بحث کنیم‌.

پست های نقد شخصیت از ۴ بخش تشکیل شده است : قسمت اول تصاویر و دیالوگ های ماندگار درباره اون شخص ، قسمت دوم نقد و بررسی و اعتقادات  من یا دوستم  که با قسمت اول  ارتباط مستقیم دارد ( یعنی از اروی یادلوگ ها شخصیت مورد نقد قرار میدیم )  ، قسمت سوم میکس از اون شخصیت که بر خلاف نقد سریال که در ابتدا نقد میکس قرار می شد اینجا در انتها نقد میکس قرار داده میشود  و اما قسمت چهارم که بسیار مهم نظرات و اعتقادات شماست( البته به شرطی کاملا نقد بخونید بعد اظهار نظر کنید دوستان گلم ) !!! بله شما نیز در قسمت نظرات می توانید نظرات و انتقادات تون درباره این شخصیت ها در قسمت نظر به اشتراک بگذارید پس منتظر نظرات شما هستم ! 

خب امروز قرار نقد شخصیت دوست داشتنی بکهیون در عاشقان ماه را برا تون قرار بدم‌ پس با ما همراه باشید .

چند روز بعد از مرگ میونگ هه ( هه سو افسرده و غمگین با شاهزاده دهم تو باغ برخورد می کنه )
هه سو : شاهزاده دهم شما م بودی به لطفت می تونم امروز هم بخندم !
شاهزاده دهم : خیلی بده که تنها ترین ارم م زندیگتم !

هه سو :

روز ازدواج شاهزاده دهم با دئوک :

هه سو هستم ! در باز کن لطفا اگر باز نکنی دیگه باهات کاری ندارم .
مست کردن چیزی و عوض میکنه ؟ مست کنی می تونی جلو ازدواج بگیری ؟
وانگ یون : از احساساتم که خبر نداری 
هه سو : دوسم داری ولی باید با یکی دیگه ازدواج کنی . که بهش علاقه ای نداری .
وانگ یون : میدونی پس چرا ؟.خب سو همسر دوم میشی ؟ پدرم و برادرام همسران زیادی دارند . اصلا بد نیست . ممکنه همسر اولم نباشی ولی سوگولیم میشی
هه سو : نمی خوام . تحمل همچین زندگی ندارم .نمی خوام شوهرم با چند زن بینم .
وانگ یون : دروغ گو . حتی اگر می خواستم همسر اولم بشی قبول نمیکردی . میدونم احمق هستم . همیشه احمق بودم . همیشه برای همین هیچی دوستم ندارم .
هه سو : کنارت که بودم همیشه خوش حال و خندان بودم . همیشه کنار تو می تونستم از ته دل بخندم و حتی گریه کنم .( پس چرا با احساساتش بازی کردی نامرد )
وانگ یون : دلداریت نمی خوام . دختر بدجنسی هستی 
هه سو : اگر عذر خواهی کنم باز هم خیلی بد جنس هستم ؟ پس عذر خواهی نمی کنم 
وانگ یون : حتی یه بار هم دوستم نداشتی ؟ 
هه سو ؛ هنوز هم خیلی دوست دارم ( دختر بد جنس )

مرگ دئوک و شاهزاده دهم :

دئوک : باید همین الان بری 
وانگ یون ( بکهیون ) :ساکت باش ! ازت محافظت می کنم .وانگ یو خواهش میکنم بزار ما بریم .اگر بریم دیگه هیچ وقت به اینجا بر نمی گردیم . به دورانی که باهم بزرگ شدیم فکر کن 
دئوک : یون
"دئوک در حال حفاظت از همسرش کشته شد "
شاهزاده دهم : همسرم ، دئوک ،چیزی نیست دئوک چیزی نیست
دئوک : بیا باهم بریم باشه ؟
شاهزاده ؛ دئوک نه تو نباید بمیری
" وانگ یو به شاهزاده وانگ یون تیز زد "
لحظه مرگ بکهیون در عاشقان ماه :
وانگ یون رو به وانگ سو میگه : روز تولدم یادته ؟ گفتی هرچی بخوام بهم میدی ؟ یادت میاد ؟ گقتم فقط یه چیز هست که می تونی بهم بدی
اون اینکار کرد اون دختر نمی تونم بذارم تنها بره .
سو ترجیح میدم اگر فقط این این هدیه است که تو تنها میتونی بهم هدیه بدی ( در خواست وانگ یون به وانگ سو کشتن وی توسط وانگ سو است )

نقد شخصیت :

خب دوستان عزیزم و گل و گلاب و علاقه مند عاشقان ماه امروز قرار نقد شخصیت دوست داشتنی بکهیون در عاشقان ماه براتون قرار بدم امید وارم شما نیز در این نقد ما را همراهی کرده و نظرات و پیشنهاد ها حتما به اشتراک بگذارید .
بکهیون در عاشقان ماه در واقع نقش شاهزاده دهم یا وانگ یون را اجرا میکرد اگر چه جز نقش های اصلی نبود ولی انقدر جذاب و دوست داشتنی بود که من واقعا از بازیش لذت میبردم .

خب راستش من از بین همه شاهزاده ها  عاشق بکهیون بودم .بنظر تمام قشنگی عاشقان ماه یک طرف بودن بکهیون توی سریال طرف دیگه ! اصلا قسمت عمده طنز سریال به این شخصیت دوست داشتنی ! 

خب از ویژگی های این شاهزاده دوست داشتنی می توان به ، شیطون ، بانمک ، خنده رو یه کوچولو هم خنگوله و. را نام برد. اگر این سریال ببینید حتماعاشقش میشد ! ( دیالوگ اول )

اولین کسی بود که عاشق هه سو میشه و همیشه سعی می کنه با خنداندند هه سو عشقش به هه سو ابراز کنه .

ولی در نهایت گیر یه ازدواج ی میشه و با کسی که اصلا دوسش نداشت ازدواج می کند ! ( تو این قسمت ها واقعا از هه سو دلخور شدم بنطرم باید به بقیه شاهزاده ها میگفت که عاشقشون نیست و فقط با اونا دوست تا پرنس دهم  عزیزم شکست عشقی از هه سو نخوره! ولی خب دیگه سریاله)!او سرانجام با دختر دیگری ازدواج میکند دختریرکه همه جانبه عاشق اوست ولی او اصلا بهش توجهی نداشت ! (دیالوگ دوم )

بنظرم تولد پرنس دهم یکی از زیباترین قسمت های این سریال بود که همه شاهزاده ها  درکنار هم شاد و خوش حال بودند ، هیچ کس خواهان قدرت نبود و قصد نداشت برای بدست اوردن قدرت یک دیگر را از میدان حذف کند ، همه در کنار هم بودنند  و هه سو برای اون ها اواز می خوند ! 

و اما غمگین ترین صحنه این سریال قسمتی بود که شاهزاده دهم بیچاره به همراه همسر فدا کارش به دستور شاهزاده سوم و به دست شاهزاده چهارم کشته میشود !  بنظرم تنها پرنس مظلوم و و دوست داشتنی پرنس دهم بود  و  بنظرم خیلی مسخره این شاهزاده دوست داشتنی از سریال حذف کردن!  ( دیالوگ سوم )

کلا بنظرم برادر کشی این سریال خیلی مزخرف بود . اصلا باور نمیکنم اون برادر هایی که ابتدای سریال انقدر پشت هم بودند و در غم و خوش حالی هم شریک بودنند ، در انتهای سریال هرکدام دشمن یک دیگر شده بودند و یک دیگر را از میدان حذف می کردند .

نقد شخصیت سایر شاهزاده در صورت در خواست در این وب قرار داده میشود !

 بر گرفته از وب خودم

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها